﴿نـاتـیـنـگـهـام؟!|𝐃𝐢𝐚𝐧﴾
سانگ پنجم(آخر) آلبوم اکستاسی؛
جواب و میگیری خیلی زود، موزیک بعدیم میاد کامینگ سون، ناتینگهام و گشتیم مث رابین هود، مواظب اکت باش اینجا شده پر آنتن بزار وقتی رفتی نگن بودش بد چت، برو کنار تا داداشت رد شه، اگه با ما بپری میفته نقابت بچه، چیزی نمیگم برنداره احساست خدشه، چیشده میگن دزیره ت رفته، اینام مث بازنده پشت صفحه س یا مثل همه چیت ی مشت حرفه، میرن از دیوار دروغ بالا، حالام پز میدن واسه همین بچه سالا، زمین میچرخه بعدش میرسه به من، اینجا رفیقت و بیار انگار درد داره یکم، خودت و لول 10 میبینی ولی نیستی سطح یکم، بیا نزار اینارو اینجا بگم، امروز و فردا درگیر حرفامی، میومد اسمت کنار ی پست جنجالی، فردا هماهنگ میکنید میزارید ی دروغ همگانی، فک میکنی دروغات کردنت گنگ اینجا ولی خیلی وقته این وسط سرکاری، فک میکنی فیمسی مث آنه ماری، ولی همش اثرات اینه که ماری جوانا داری، چیزی نگفتم گفتم بزار الکلش بپره توعم سری برگرد خونه گله ت گرگشو ببره، فک میکنی آدم حسابت کردیم ولی اینجا دلقک شدی تا حوصلمون سر نره، میدونی که حوصلم از کلون بودنت خیلی کمتره، داره میگذره هی عقربه، اگه میتونی بگیرش جلو نره، ثانیه ثانیه نزدیک میشه حقیقت اونم تو جایی که دروغ از واقعیت برتره، تو لحظه زندگی کن یکم دیگه بسته میشه سردرت، به قول خودت میگی از واقعیت ولی نمیگی واسه سیرک بردنت، دنبال هرکی ای که دور منه ولی جذب نمیشه آدم حسابی جایی که پره سمه، نمیشه حقیقت و فهمید وقتی دروغگوها ساختن همهمه.. .
جواب و میگیری خیلی زود، موزیک بعدیم میاد کامینگ سون، ناتینگهام و گشتیم مث رابین هود، مواظب اکت باش اینجا شده پر آنتن بزار وقتی رفتی نگن بودش بد چت، برو کنار تا داداشت رد شه، اگه با ما بپری میفته نقابت بچه، چیزی نمیگم برنداره احساست خدشه، چیشده میگن دزیره ت رفته، اینام مث بازنده پشت صفحه س یا مثل همه چیت ی مشت حرفه، میرن از دیوار دروغ بالا، حالام پز میدن واسه همین بچه سالا، زمین میچرخه بعدش میرسه به من، اینجا رفیقت و بیار انگار درد داره یکم، خودت و لول 10 میبینی ولی نیستی سطح یکم، بیا نزار اینارو اینجا بگم، امروز و فردا درگیر حرفامی، میومد اسمت کنار ی پست جنجالی، فردا هماهنگ میکنید میزارید ی دروغ همگانی، فک میکنی دروغات کردنت گنگ اینجا ولی خیلی وقته این وسط سرکاری، فک میکنی فیمسی مث آنه ماری، ولی همش اثرات اینه که ماری جوانا داری، چیزی نگفتم گفتم بزار الکلش بپره توعم سری برگرد خونه گله ت گرگشو ببره، فک میکنی آدم حسابت کردیم ولی اینجا دلقک شدی تا حوصلمون سر نره، میدونی که حوصلم از کلون بودنت خیلی کمتره، داره میگذره هی عقربه، اگه میتونی بگیرش جلو نره، ثانیه ثانیه نزدیک میشه حقیقت اونم تو جایی که دروغ از واقعیت برتره، تو لحظه زندگی کن یکم دیگه بسته میشه سردرت، به قول خودت میگی از واقعیت ولی نمیگی واسه سیرک بردنت، دنبال هرکی ای که دور منه ولی جذب نمیشه آدم حسابی جایی که پره سمه، نمیشه حقیقت و فهمید وقتی دروغگوها ساختن همهمه.. .
۲.۲k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.